سلام من رضا پاک نژاد هستم.وبلاگم را با یک شعر از عشق هشتم آغاز میکنم.
سلام ای پسر حضرت زهرا(س)،تویی قبله دلها وما محرم این کعبه و مبهوت تماشا،همه قطره تو دریا،همه پست و تو بالا،همه خار و تو اسطوره گلها،تویی قبله دلها
تو غریب الغربایی و معین الضعفایی و به هر درد دوایی ،تو خداوند سخایی،فقیریم،فقیریم،فقیریم و عشق است فقیری که تو حج فقرایی
تو جانانی و سلطان،تو گوینده قرآن رضا جان،همه خار و خس جوی تو هستیم رضا جان،نه فقط ما که گدای توست هزاران چو سلیمان
و عجب نیست اگر موسی عمران به میان حرم تو بشود خادم و دربان،و عجب نیست اگر عیسی مریم ، زدوچشمان تو جان گیرد و او بر تن اموات دهد جان و عجب نیست که جبریل امین ، خاک در کفش کنت را ببرد بهر تبرک به جنان،و عجب نیست زعشق تو شود آتش دوزخ چو گلستان، و عجب نیست ز مهر تو شود کفر مسلمان
عجب اینجاست که با این جبروتت شده ای ضامن آهوی بیابان،و عجب نیست همان آهوی وحشی که تو ضامن شده ای از لطف و کرامت،شود ضامن مردم به قیامت،سلام ای پسر حضرت زهرا(س)